شعارسال: در روزگاری که افکار عمومی با انبوهی از بحرانهای اقتصادی و اجتماعی درگیر است، مردم انتظار دارند دستکم مسئولان در گفتوگو با رسانهها آداب احترام و پاسخگویی را رعایت کنند. اما ویدیویی که از درگیری لفظی علیرضا رئیسی معاون وزیر بهداشت با یک خبرنگار منتشر شده، بار دیگر نشان داد که هنوز برخی مقامات در کشور درک روشنی از مفهوم «پاسخگویی» ندارند و تریبون خبری را نه عرصه گفتوگو با مردم بلکه فرصتی برای قدرتنمایی فرض کردهاند.
در ویدیوی جنجالی امروز، معاون وزیر با لحنی تند و تحقیرآمیز، به پرسش خبرنگار پاسخ میدهد و در چند نوبت، نهتنها از ادبیات غیرمحترمانه استفاده میکند، بلکه اجازه صحبت به دیگران را نیز نمیدهد. چهره و لحن او، نه چهره یک مقام مسئول در حال ارائه گزارش، بلکه تصویری از فردی عصبانی است که از طرح پرسش ناراحت شده و در موضع قدرت، خود را بینیاز از پاسخگویی میبیند. او حتی به فردی که کنارش نشسته و سعی دارد، جو ملتهب جلسه را آرام کند هم اجازه سخن نمیدهد!
«تو کی هستی که من بخواهم تو را بپیچانم»، عبارتهایی از این دست در ویدیو بارها شنیده میشود. معاون وزیر، با نگاهی از بالا به پایین، خبرنگار را خطاب قرار میدهد و با تکرار جملههایی نظیر «تو دیگه صحبت نکن»، «تو ساکت شو»، یا «نوبت تو نیست»، تلاش میکند فضای جلسه را در اختیار بگیرد. اما در واقع، همین رفتار اوست که کنترل فضا را از دستش خارج میکند.
در میان سخنان او، میکروفن بازش نشان میدهد که زیر لب نیز چند بار الفاظی توهینآمیز نسبت به خبرنگار بر زبان میآورد؛ رفتاری که با هیچ توجیهی قابل دفاع نیست.
ممکن است معاون وزیر استدلال کند که خبرنگار نوبت را رعایت نکرده است؛ اما حتی اگر چنین باشد، او در جایگاه قاضی یا ناظر جلسه نیست. در یک کنفرانس خبری، نوبتدهی بر عهده مجری یا مسئول روابطعمومی است، نه مقام دولتی که برای پاسخگویی آمده است.
اگر خبرنگاری رفتاری نامناسب داشت، راه برخورد، تذکر محترمانه یا حتی نادیده گرفتن اوست، نه کشاندن ماجرا به مجادلهای که شأن وزارتخانه و جایگاه دولت را زیر سؤال میبرد.
آقایان مسئول این تبختر را از کجا میآورید؟
رفتار تند و پرخاشگرانه با خبرنگار، صرفاً یک خطای شخصی نیست؛ نشانهای از فرهنگی نهادینهشده در بخشی از ساختار قدرت است که منتقد را دشمن و سؤال را حمله تلقی میکند. این فرهنگ، سالهاست در سطوح مختلف مدیریتی بازتولید میشود و نتیجه آن، سکوت، خودسانسوری و کاهش شفافیت است.
پرسش خبرنگار ممکن است دقیق نباشد، جهتدار باشد یا حتی اشتباه طرح شود؛ اما هیچکدام مجوزی برای بیاحترامی نیست. معاون وزیر میتوانست با آرامش بگوید: «پاسخ این سؤال قبلاً داده شده»، یا «در این مورد توضیحی ندارم»، یا حتی «اجازه بدهید به نوبت به سوالات خبرنگاران پاسخ بدهم». اما او راه سادهتر را انتخاب کرد: تحقیر به جای پاسخ.
سکوت سنگین همکاران!
در این میان، رفتار دیگر خبرنگاران حاضر در نشست نیز جای نقد دارد. هیچکس در برابر توهین آشکار به همکارشان واکنش نشان نمیدهد. گویی ترس، مصلحتسنجی یا بیتفاوتی، جایگزین همبستگی حرفهای شده است.
در چنین فضایی، خبرنگاری که برای پرسش آمده، تنها میماند و مخاطب قدرت، بدون نگرانی از تبعات رفتار خود، صدایش را بالاتر میبرد.
جامعه رسانهای ایران سالهاست از نبود نهادهای صنفی مؤثر رنج میبرد. اگر انجمن صنفی روزنامهنگاران یا باشگاه روزنامهنگاران قدرت و نفوذ کافی داشتند، امروز چنین برخوردهایی نه عادی تلقی میشد و نه بدون پیگیری باقی میماند.
انتظار میرود همین نهادهای صنفی – هرچند محدود و پر از چالش – به این اتفاق واکنش نشان دهند.
مسئله فقط یک خبرنگار نیست؛ مسئله، احترام به حرفه روزنامهنگاری و حق مردم برای دانستن است.
دیوار کوتاه نقد
نیازی به توضیح نیست که قدرت، بدون نظارت، فساد میآورد. وقتی مقام دولتی در برابر خبرنگار – یعنی نماینده افکار عمومی – احساس مصونیت میکند و حتی در برابر دوربین و میکروفن از توهین ابایی ندارد، یعنی دیوار نقد تا حد خطرناکی کوتاه شده است.
این اتفاق اگر بیپاسخ بماند، به معنای تکرار رفتارهای مشابه از سوی دیگر مسئولان خواهد بود.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از رویداد24، 19مهر1404، 431606، www.rouydad24.ir